Loading
تکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران من تکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران من هم سوی خویشم میکشی هم از خودت میرانیم چون باد در بند توام گیسوی سرگردان من ابری و ماه کاملی عشقی و پنهان در دلی همچون چراغی روشنی در غربت زندان من در غربت زندان من آینه آهم تویی هرکس که میخوام تویی با یاد تو سر میشوم شب های بی پایان من جادوی چشمت میکشد هر سو که میخواهد مرا من موجم و آن توام دریای چشمت آن من تکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران من دلتنگ آواز توام دلبسته ناز توام محتاج اعجاز توام ای درد و درمان من