Loading
پی یک اشتباه ناجورم باغ ممنوع سیب میخواهم تا بفهمند نازنین منی قد زلفت رقیب میخواهم مادرم گفت دل نبند و برو هرکجا روی نازنینی هست آه مادر دلم زدستم رفت ختم امن یجیب میخواهم پدرم گفت بچه جان بس کن حرفهای عجیب میشنوم آه آری پدر عجیب عجیب خاطرش را عجیب میخواهم باز فرمیخورند دور سرم این قوافی حبیب عجیب غریب آه مادر، پدر مریض شدم به گمانم طبیب میخواهم بعدازین عاشقانه خواهم گفت بعدازین قهوه خانه خواهم رفت باغ ممنوع سیب پیشکشم دود نعنا دو سیب میخواهم