Loading
خوش برورو نیست که هست شیرین زبون نیست که هست خدایی چیزی کم نداره همه چی تموم نیست که هست نمیدونم پا پیش بزارم منو بخواد نخواد ریسکه پس چجوری آروم بگیرم منو تا لب چشمه تشنه میکشونه میبره و میاره نمیدونم هنوز که هنوزه آخه توی چشاش چی داره نمیدونه یکی شبو تا خود خود صبح بیداره تو آرزوی دیدارش داره میمیره مگه به این آسونی میشه دست کشید نمیشه پا پس کشید بدونه نفسم آخه مگه میشه دیگه نفس کشید نمیشه نمیشه مگه به این آسونی میشه دست کشید نمیشه پا پس کشید بدونه نفسم آخه مگه میشه دیگه نفس کشید نمیشه نمیشه از دست دلم چه گیری کردم یه گوشه داشتم زندگی میکردم هوایی شدم هی دارم همش دور خودم میگردم هوایی شدم هی دارم همش دور خودم میگردم مگه به این آسونی میشه دست کشید نمیشه پا پس کشید بدونه نفسم آخه مگه میشه دیگه نفس کشید نمیشه نمیشه مگه به این آسونی میشه دست کشید نمیشه پا پس کشید بدونه نفسم آخه مگه میشه دیگه نفس کشید نمیشه نمیشه