Loading
منو انگار نمیبینی با اینکه روبروت هستم با چشمای خودم دارم میبینم میری از دستم بهت زل میزنم اما نگاهتو نمیشناسم میدونم بر خلاف تو دروغ نمیگه احساسم نگو تغییر نکردی عشق فقط از عشق گفتن نیست خودت هم خوب میدونی حواست دیگه با من نیست تو اینجایی ولی نیستی حضورت سردو کم رنگه تو اینجایی ولی بدجور دلم برای تو تنگه منو انگار نمیبینی با اینکه روبروت هستم یه احساسی بهم میگه تو داری میری از دستم منو نادیده میگیری که فردا تو کجا باشی غریبی میکنیبا من که با کی آشنا باشی تو اینجایی کنار من ولی من سخت دلتنگم نمیمونی و میدونم دارم بیهوده میجنگم ببخش اگه کنار تو با چشم بسته می ایستم هنوز مرده تماشای حضور سرده تو نیستم تو اینجایی ولی نیستی حضورت سردو کم رنگه تو اینجایی ولی بدجور دلم برای تو تنگه من و انگار نمیبینی با اینکه روبروت هستم یه احساسی بهم میگه تو داری میری از دستم تو داری میری از دستم تو داری میری از دستم