Loading
من خسته من تنها منو یه عالمه درد
من حیرون من داغون منو یه بغض شبگرد میشینه توی
سینه شبا کارش همینه میشینه توی سینه
بی تو حال دل اینه میدونم که رقیبم همیشه در کمینه
نباشی میمیرم از درد
ترنج خاتون من برگرد
توی آسمون چشمات ابرا کاغذ ومقوا
ای دریغ از قطره ای اشک که بریزی واسه ما
تو نگاه سرد و خشکت یه علامت سواله
اگه عاشق من هستی بگو آره بگو آره
نباشی میمیرم از درد
ترنج خاتون من برگرد
به چه جرمی چه گناهی چشم من باید بباره
چرا این پیکر خسته هی بشه تیکه و پاره
مگه من همون نبودم که همه واسش میمردن
گلهای ناز تو باغچه حسرت اونو میخوردند
پس چی شد یک دفعه این من
واسه دنیا شدی محکوم
چرا پرونده عمرش شد بدون حکمی مختوم
نباشی میمیرم از درد ترنج خاتون من برگرد