Loading
نیستی اما مث یلداهای قبل میشینم برات انار دون میکنم اونقدر ابریه آسمون من دم به دم هوای بارون می کنم هنوز به نیت داشتن تو شب یلدا فال حافظ می گیرم من یک مردم که یه وقتایی فقط زنده میشم که به عشق بمیرم امشبم میگذره از کنار من مث آب از سر روزگار من ورقه زمونه برگشته ولی برنگشتی دله بی قرار من امشبم میگذره از کنار من مث آب از سر روزگار من ورقه زمونه برگشته ولی برنگشتی دله بی قرار من هیش کی جز خیال تو نمیدونه شب یلدا رو چطور سر می کنم تا خود صبح روشن از خاطره هام صبح که میشه شبو باور میکنم صبح که میشه به زمستون میرسم به زمستونی که میسوزه منو به زمستونی که میگیره ازم حتی اشتیاق از تو خوندنو امشبم میگذره از کنار من مث آب از سر روزگار من ورقه زمونه برگشته ولی برنگشتی دله بی قرار من