Loading
صدبار خواستم برم یچیزی مانع شد یه حسی گفت بمون دلم باز قانع شد صدبار خواستم بگم برو بهم دل نبند ولی قلب خودم از عشقت دل نکند چشمات دلگرمیه تو اوج خستگی نمیخوام امشبو با چشمات نه بگی با چشمات نه نگو با عشقم خونه شو یه امشب مثل من توام دیوونه شو داره میره بالا تر برات کنارمی آتیش ِ تنم بارون میاد الان عاشق ِ با تو قدم زدنم عالمی داره عاشق شدنم منم عاشق ِ تو منم دلباختم به تو دلمو بردی عاشق اینجور بد و باختنم اسمش دلتنگیه این احساسم به تو من حساسم به عشق من حساسم به تو امشب دلتنگتم عجیبه حالتم من انگار عاشق ِ صدو چندسالتم انگار چندساله پیش یجایی دیدمت چه حالی داره دل برای دیدنت برای بودنت اسیر خواهشم یه عشقی با منه که ندیدم خوابشم.. داره میره بالا تر برات کنارمی آتیش ِ تنم بارون میاد الان عاشق ِ با تو قدم زدنم عالمی داره عاشق شدنم منم عاشق ِ تو منم دلباختم به تو دلمو بردی عاشق اینجور بد و باختنم..