Loading
من همونی ام که تو هیچکسو جز اون یادت نیست اونی که تو این خیابونای خیس پیشت نیست من همونی ام که دوریش فکرتو درگیر کرده اونی که نیست ها کنه دستاتو الان که یخ کرده اونی که روز تولدت منتظری برگرده هر جایی بری باز تنهایی آخه خنده های تو برای من بود با حسرت نگرانم واست کاش هنوز دستای تو تو دست من بود میاد اون روزی که عکست از تو چشام میریزه به خودم میام و میبینم نیستی و پاییزه میاد اون روزی که همو چندساله ندیدیم خودمونو واسه ندیدن هم نبخشیدیم هر جایی بری باز تنهایی آخه خنده های تو برای من بود با حسرت نگرانم واست کاش هنوز دستای تو تو دست من بود