Loading
همکلاسی فکر فردا توی ذهن من نمرده زنگ تفریح که تمومه زنگ مدرسه که خورده زنگ انشا زنگ شاعر پرسش عِلمه و ثروت شاعر کلاس و فریاد می گه بهتره محبت می گه تو کتابا خونده به گلا باید شما گفت یه سلام به آب و آینه آفرینی به خدا گفت اما همکلاس دیگه فکر بادبادک و باده فکر روروؤک و طوقه راه بره باهاش پیاده وای اگه نسوزه خورشید باد نیاد و مهربون شه چار پرِ فرفره غمگین مث برگای خزون شه چه کلاسی چه امیدی همکلاسی غصه داره فکر تابستون و آبه فصل تعطیل دوباره