Loading
مگه حرف خودت نبد ما واسه هم ساخته نشدیم پس چرا برگشتی هوایی میکنی از تو خاکستر قلیم نمیتونی گرمی رفتن شعله ور کنی باز دیگه پوسیدم و مردم تو خیالت قصه ی رفتن قلبم مرگ احساس یه روزی تو خاطرت عزیز بودم اومدی گفتی که دل به من نبند گفتی آسونه دل سپردن بهش ولی سخته وقتی باید دلو کند منم اون روز واسه آخرین دفعه دل به رویاها دادم کنار تو قول نمیدم ولی باز جون میکنم دم مرگم نگیرم سراغت از تو خاکستر قلیم نمیتونی گرمی رفتن شعله ور کنی باز دیگه پوسیدم و مردم تو خیالت قصه ی رفتن قلبم مرگ احساس