Loading
بعد رفتنت عزیزم بس که تنهایی کشیدم قامتم خمیده از بس عشقتو به دوش کشیدم تو غم بی همزبونی هی می کشتم لحظه هامو روی برگ های شعرم خالی کردم عقده هامو خاطرت جمع هر جا باشی توی غربت یه کسی هست خاطراتت زندگیشه اون غریبه خاطرت هست اون که تو هفت آسمونش یه ستاره هم نداره اون منم که دلخوشی شه گل من کسی رو داره مثل دیگرون نبودم سر راهتو نبستم می دونستم نمیای و چشم به جاده ها نشستم خاطرت جمع تو دل من تو حسابت پاکه پاکه این خطای دل من بود اون که افتاده به خاکت تو روزهایی که نبودی نمی دونی چی کشیدم صبح تا شب زخم زبون از هر غریبه ای شنیدم گل من سرت سلامت تو که خوش باشی غمم نیست این همیشه آرزومه پس دلیل ماتمم نیست دیگه از گریه گذشته به جنون کشیده کارم تو که خوشبختی عزیزم دیگه غصه ای ندارم